سراغ دل را از خودم می گیرم
بیدل و نالان دنبال خودم می گردم.
ای عشق ناپیدا
وای که بی تو مرا چه شده.
شبان و روزان همهمه ای است در من.
هیاهوی سکوتم را دوایی نیست.
ای فترت عشق.
کی سر از عدم بر میداری.
کی بر من جاری می شوی.
تا کی در ظلمت کوری بمانم.
تا چند در این قحطی بی تو سر به انجام رسانم.
و تو ای دانای شاهد.
صبر از من گرفتی و عجزم را هویدا کردی.
بر صور(شیپور) تن و غلغله دل، کی میدمی.
بیا و سخت مرا در بر گیر.
که این بیقراری را قراری باید.
بیا و دیوانه ترم کن.
بیا و بیگانه از خودم کن .
ای تو موعود سال های انتظارم.
بیا که دجال ها در دوری ات ادعای خودی ها کرده اند.
ای موعودم.
دیگر مرا شناخت دجال ها نیست.
بیا و خود را نمایان کن.
ای ,بیا ,تو ,کی ,کن ,مرا ,بیا و ,تر از ,بی تو ,خودم می ,دجال ها
درباره این سایت